نوشته شده توسط : قاسمی

 

 

 

مقدمه اى بر اكولوژى رفتار

 

سوالاتى پيرامون رفتار

 

رفتار شناسى گريزى است براى پاسخ به سوال هايى جالب و جذاب كه ممكن است بعضى از آنها خيلى وقتها، با مشاهده ى يك جاندار از ذهن ما بگذرد و با مطالعه ى رفتار هايى از جانداران كه با  وجود زيبايى هاى فوق العاده ، كمتر مد نظر ما بوده اند يا ديده شده اند ؟

از جمله اينكه :

 چرا بعضى از حيوانات انفرادى هستند در حاليكه ديگران به طور گروهى زندگى مى كنند؟ چرا اغلب افراد قبل از جفت گيرى معاشقه مى كنند ؟ چرا آواز پرندگان از سوت هاى خالص تركيب شده در حالى كه آواز ديگران از وزها و تحرير ها تركيب يافته است ؟

همچنين سوالاتى كمى و دقيق مانند اينكه :

 چرا قلمرو مرغ شهد خوار مشتمل بر ( 1600) گل مى باشد ؟ چرا جفت گيرى سرگين نر به طور متوسط 41 دقيقه به طول مى انجامد ؟

در طى اين مقاله سعى مى شود ببينيم كه رفتار حيوان چگونه با محيطى كه در آن زيست مىكند سازگارى يافته است. وقتى از سازگارى بحث مى كنيم توجه ما به تغيراتى است كه در جريان تكامل از طريق فرآيند انتخاب طبيعى صورت مى گيرد .بر اين اساس ابتدا نظريه ى داروين در قالب اصطلاحات ژنتيكى جديد به شرح زير مطرح است :

 

1-   همه ى موجودات زنده داراى ژنهايى هستند كه سنتز پروتئين را كد بندى مى كنند. اين پروتئين ها رشد و تكوين سيستم اعصاب ، ماهيچه ها و ساختمان بدن موجود را تنظيم و لذا رفتار وى را تعيين مى كند.

2-   در درون هر جمعيت بسيارى از ژن ها داراى دو يا بيشتر فرم آلترناتيو يا آلل هستند كه پروتئين واحدى را به فرم هاى كمى متفاوت از هم كد بندى مى كنند. اين خود موجب تفاوتهايى در رشد و توسعه مى شود . لذا در درون جمعيت تغيرات ( variation ) وجود خواهد داشت.

3-      بين آلل هاى مختلف براى جايگزينى در يك موضع واحد روى كروموزوم رقابت وجود دارد.

4-    هر آللى بتواند نسخه هاى بيشترى از خود را در مقايه با آلل هاى ديگر باقى بگذارد و در نهايت جاى فرم هاى آلترناتيو خود را در حمعيت مى گيرد. لذا انتخاب طبيعى يعنى بقاء افتراغى  آلل هاى آلترناتيو.

در نهايت فرد را بايستى به عنوان حامل موقت يا ماشين بقا دانست كه از طريق آن ژنها دوام آورده و همانندسازى مى كنند.( 1976 d.wkins )

 

ژن و رفتار

 

موضوع بوم شناسى رفتار موضوع تكامل رفتارهاى سازشى در ارتباط با اوضاع بوم شناختى است. انتخاب طبيعى فقط بر روى تفاوت هاى ژنتيكى عمل مى كند و لذا شرط آنكه رفتار تكامل پيدا كند ، آنست كه :

1-      در درون جمعيت بايستى آلترناتيو هاى رفتارى موجود بوده و يا در گذشته وجود مى داشته است.

2-      تفاوتها بايستى توارث پذير باشند ، به عبارت ديگر منشاء بخشى از تفاوت ها بايد ژنتيكى باشد.

3-      بايستى بعضى از آلترناتيوها موفقيت توليد مثلى بيشتر از ديگران ايجاد كنند.

 

براى مطالعه تاثير ژن بر رفتار سه روش عمده به كار مى رود:

1-   استفاده از موتانهاى ژنتيكى ،شيميايى و تشعشعى . به عنوان مثال مگس هاى سركه ى ماده ياد مى گيرند كه به طور انتخابى از بوى بخصوصى كه با شوك الكتريكى تداعى شده اجتناب كنند. مگسهاى موتانت كودن ( dunce ) ياد نمى گيرند كه از شوك اجتناب كنند، هرچند كه از ساير جهات رفتارى عادى هستند و مى توانند وظايف ينايى را فرا بگيرند. به علاوه وقتى به مگس هاى عادى نيز باز دارنده فسفوديستراز سيكليك ( آنزيم تجزيه كننده cAMP ) خورانده مى شود آنها نيز قدرت يادگيرى ضعيفى از خودشان نشان مى دهند. يك موتانت ديگر به نام فراموشكار            ( immnesiac ) نيز جدا شده كه به طور عادى ياد مى گيرد ، اما به سرعت فراموش مى كند.

2-   تجربيات روى انتخاب مصنوعى : مى توان از افرادى كه خصوصيات رفتارى را به افراطى ترين مقدارش نشان مى دهند استفاده كرد و آنها را به عنوان والدين ، در به وجود آوردن شجره هاى انتخابى به كار برد. مثلا سيرسيرك صحرايى Gryllus integer يا آواسر مى دهد تا ماده را جلب كند و يا بى صدا سر راه ماده هايى را كه به خواننده هاى ديگر جلب شده اند مى گيرد. كيد توانست نرهايى را نتخاب كند كه زياد و يا فقط به ندرت آوا سر مى دادند و لذا كه در تغيرات دوره آواز سازى نيز عنصر ژنتيكى دخالت دارد.

3-   مطالعه جفت هايى كه تفاوت هاى ژنتيكى دارند. غالبا جمعيت هاى يك گونه كه به لحاظ جغرافيايى متمايز باشند ، ريخت شناسى و رفتار متفاوت دارند اين انعكاسى است از سازگارى هاى آنها با شرايط متفاوت بوم شناسى . اسيون ارنولد مارآبى راه راه ( Thamnophiselegars ) را در جنوب غربى آمريكا مطالعه كرده است. جمعيت هاى داخلى ( غير ساحلى ) اين مار بسيار آبزى بوده و اغلب در زير آب از قورباغه ، ماهى و زالو تغذيه مى كنند. جمعيت هاى ساحلى در خشكى مى چرند و اغلب ليسه مى خورند. در مطالعات مربوط به ترجيح غذايى در ازمايشگاه معلوم شد كه مارهاى وحشى كه از مناطق داخلى شكار شده باشند از خوردن ليسه سر باز مى زنند ، هر چند كه نمونه هاى ساحلى ليسه را به خوبى مى پذيرفتند. آزمايش هايى كه با نمونه هاى بى تجربه نوزاد به عمل آمد نشان داد كه 73% افراد ساحلى به ليسه حمله مىكنند و آنرا مى خورند در حاليكه در مورد مارهاى داخلى اين رقم فقط 35 % است.آرنولد افراد داخلى و ساحلى را با يكديگر جفت نمود و دريافت كه در اين مورد بچه ها از نظر خوردن ليسه حد واسط بين والدين قرار مى گيرند.

 

سسك ها اغلب بازديد كنندگان تابستانه اروپا هستند. اگر اين پرندگان را در قفس نگه دارند در پائيز كه زمان مهاجرت زمستانه در پرنده هاى آزمايشى موجود در قفس نشان داده كه طول دوره ى بيقرارى بستگى زياد به فاصله اى دارد كه فرد مهاجرت كرده است. وقتى جمعيت هاى شمالى مختلف گونه ى سسك سر سياه با هم مقايسه شدند معلوم شد كه دوره ى بيقرارى در جمعيت هاى شمالى كه بايستى را در انرژى را تا جايگاه زيست نه خود مهاجرت كنند ، طولانى تر است. به علاوه وقتى  افراد جمعيت هاى شمالى ( آلمان غربى ) با افراد جمعيتهاى جنوبى ( جزاير قنارى ) جفت شدند ، زادگان آنها دوره ى بى قرارى حد واسط از خود نشان دادند.

 

وقتى از ژن در ارتباط با ساختمان يا رفتار به خصوصى صحبت مى كنيم منظور آن نيست كه صفت مذكور به وسيله ى يك ژن كد مى شود . ژنها به صورت هماهنگ عمل مى كنند و احتمال دارد كه ژنهاى بسيارى تواما بر رجحان جفت گيرى ، يادگىرى ، آوازخوانى ، تغذيه و الگوهاى مهاجرت فرد تاثير داشته باشند. در عين حال اين امكان وجود دارد كه تفاوت رفتار و فرد به علت تفاوت يك ژن باشد.

تكوين رفتار نتيجه كنشى پيچيده بين ژن و محيط است. فرض كنيد كه متخصص بوم شناسى زفتار با يك لانه چرخ ريسك دم دراز ( Aegithalos caudatus ) برخورد كند ، و بالافاصله تحت تاثير اينكه لانه تا چه حد با شيوه ى زندگى حيوان سازگار است و اسستتار اعجاب آور و گرمى و استحكام آن قرار خواهد گرفت. براى تكوين اين سازگارى ها در پرنده  سه راه مختلف را مى توان در نظر گرفت:

افراد مى توانستند همگى از طريق آزمايش و خطا شيوه ى ساختن لانه خوب را ياد بگيرند با اينكه مى توانستند از كار يك پرنده ى با تجربه تر تقايد كنند. و بالاخره در خلال تكامل ، ژن لازم براى بروز اعمالى كه به ساختن لانه ى خوب منجر شود مى توانيته از طريق انتخاب طبعى در جمعيت انتشار پيدا كند ، زيرا افرادى كه بهترين لانه ها را مى ساخته اند بيشترين زادگان را نيز بر جاى مى گذاشته اند. در عين حال حتى اگر براى ساختن لانه در شكل در تنش به يادگيرى نياز باشد ، باز هم تفاوت هاى ژنتيكى مربوط به استعداد يادگى رى مى تواند در تكامل مطرح باشد.

 

رفتار ، بوم شناسى و تكامل

 

1-   انتخاب طبيعى در جريان تكامل به نفع افرادى عمل مى كند كه استراتژى تاريخچه يا چرخه ى زندگى كه از سوى آنها اتخاذ شده ، سهم ژنها ىآنها را در مخزن ژنى نسل هاى آينده به حداكثر برساند.

2-   بهترين شيوه ى موازنه بين بقاء فرد بالغ و كوشش هاى توليد مثلى او در طى تاريچه حياتش بستگى دارد به بوم شناسى ، محيط فيزيكى محل زندگى فرد ، رفتار غذايى ، صيادان و .... دارد.

3-      موفقيت فرد در بقاء و توليد مثل شديدا و به طور حياتى به رفتار او بستگى دارد.

 

مواظبت والدینی و سیستم جفت گیری

 

تفاوت گونه های مختلف از نظر مواظبت والدين و سيستم جفت گيری را ميتوان با محدوديتهای فيزيولوژی و اكولوژيكی آنها مرتبط دانست.لقاح داخلی و تخصصهايی از قبيل ترشح شير موجب ميشود كه ماده برای انجام مواظبت والدين مستعدتر باشد,در حالی كه لقاح خارجی,دفاع از قلمرو و نياز بچه ها به مواظبت از سوی هر دو جنس,نرها را وادار ميدارد تا مواظبت های والدين را بر عهده بگيرند.

سيستم های جفت گيری را بر اساس گروههای كلی زير ميتوان طبقه بندی نمود:

1)      تك همسری(monogamy),يك نر و ماده پيوند زناشويی تشكيل ميدهند.اين پيوند ممكن است كوتاه يا دراز مدت (در بخشی از فصل توليد مثل يا تمام آن و يا حتی تمام عمر)باشد.اغلب والدين,هر دو از تخم و بچه ها مواظبت ميكنند.

2)      چند زنی(polygyny),هر نر با چند ماده جفت ميشود اما هر ماده فقط با يك نر. ارتباط نر ممكن است همزمان با چند ماده باشد(چند زنی همزمان)يا در پی هم(چچند زنی متوالی).در چند زنی اين ماده است كه معمولاً وظايف والدين را بر عهده دارد.

3)      چند شويی(polyandry),اين درست بر عكس چند زنی است.ماده همزمان با چند شوهر است(چند شويی همزمان)و يا در پی يكديگر(چند شويی متوالی).در اين مورد مواظبت های والدين اغلب توسط نر صورت می گيرد.

4)      هرج و مرج جنسی(promiscuity).نر و ماده هر دو چندين بار با افراد مختلف جفت گيری ميكنند. لذا اين مورد مخلوطی است از چند زنی و چند شويی. هر كدام از دو جنس ممكن است از تخم ها يا بچه ها مواظبت كنند.

انواع مواظبت های والدين و سيستم های جفت گيری در سه گروه مهره داران

                     مواظبت والدين                         سيستم جفت گيری

پرندگان                     نر و ماده                                       تك همسری

 

پستانداران                  فقط ماده                                           چند زني

 

ماهی ها                    فقط نر                                           چند همسری/هرج ومرج جنسی

 

بر گرفته از كتاب مقدمه ای بر اكولوژی رفتار 

تاليف: كربوز و ديوسيس

ترجمه :عبدالحسين وحابزاده

An Intrduction  to  Behavioural   Ecology

J.R.krebs  and   N.B.Davies

Translated by:   A.Vahabzadeh

انتشارات جهاد دانشگاهی   چاپ سوم بهار 1383

 

رفتارشناسی ماند ساير گرايش های زيست شناسی و ساير رشته های علم بسيار گسترده و متنوع است.علاقمندان ميتوانند جهت مطالعات بيشتر به منابع زير كه از بين هزاران منبع كتاب فوق انتخاب شده است مراجعه كنند:

 

1.Abele,L.G.and Gilchrist,1977.Homosexual  rape and sexual  selection  in  acanthocephalan  worms.science.NY

2.Alatalo,R.V.Carlson,A.,lundberg,A.and Ulfstrand,S.1981

The  conflict   beyween  male  polygon  and  female  monogamy:the  cae  of the piad  flycather,Ficedula  by poleuca.Amer.Natur.

3.Altmann,S.A.1974.Baboons,space,time  and  energy.Amer.Zool.

4.Andersson,M.1980.why are there  so  many   threat  display?J.theor  biol.

 

تهیه کنندگان : شیما ترحمی – الگا عظیمی – ایلناز علیزاده – زهرا مومنی                                           



:: بازدید از این مطلب : 448
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : قاسمی

 

ساختار پر

 

پرها از يك برآمدگی اپيدرمى ساخته شده اند كه نشانگر پوشش خارجى و بال و پر در پرندگان است. آنها خصوصيات برجسته و منحصر كننده رده پرندگان زنده ، مى باشند. ديگر theropoda ( گروهی از دایناسورها) همچنين داراى پر هستند.

 

پرها اندامهاى تشكيل شده پيچيده اى در مهره داران هستند: اندام هاى پوششى integumentary appendages كه به وسيله تكثير سلولهاى اپيدرمى يا لايه خارجى پوست كه از پروتئين كراتين تشكيل شده اند. بتا كراتين در پرها ، منقارها ، ناخن ها ، فلسها ، صدفها و در خزندگان وجود دارد. اين پروتئين باندهاى هيدروژن داخل صفحات بتا را ترك كرده و با يك پيچش بيشتر و صليبى شكل در پلهاى عرضى دى سولفيدى يك ساختار يكنواخت و سخت تر از آلفا كراتين كه در مو ها ، شاخ و سم پستانداران است ، توليد كرده.

 

پرها پرندگان را در برابر آب و دماى سرد عايق بندى مى كند. منحصرا پرها در بالها و دم نقش مهمى را براى كنترل در پرواز برعهده دارند. بعلاوه ، پرها بسيار سبك هستند ، پرو بال پرندگان در بال ها 2 يا 3 برابر بيشتر از استخوان بندى آنها ست ، بنابراين بيشتر استخوان ها توخالى و تشكيل شده از كيسه هاى هوايى هستند. الگوى رنگى براى استتار عليه صيادان در رفتار پرندگان و جستجو صيادان براى غذا است. درباره ماهى ها ، رنگ هاى بالا و پائين ممكن است براى صيادان در هنگام پرواز متفاوت باشد.

 

تفاوت هاى چشمگيرى در الگوى پرها و رنگ آن در دیمورفيسم جنسى در بيشتر گونه ها قابل توجيه نيست.

 

2 نوع اصلى پر داريم : vaned feather كه قسمت بيرونى بدن را مى پوشاند و down feather كه در قسمت هاى زيرين پرهاى vaned قرار دارند. پرهاى پنوسئوس pennuceous جزء پر هاى vaned هستند. همچنين contour feather هم ناميده مى شوند. پرهاى پنوسئوس در بالها و شاهپر دم كه پرهاى پروازى در دم است ، وجود دارند. شكل معمولى پرهاى vaned از يك ساقه اصلى به نام راكيس ساخته شده است . راكيس به شاخه ها و يا قلابهايى جوش خورده است. اين قلابها و شاخه ها ريشك نام دارند. ريشك ها داراى پايه هايى به نام ريشچه هستند كه اتصال صليبى دارند. كرك پرها به خاطر كمبود ريشچه ايجاد مى شوند. بنابراين ريشك ها آزادانه به هر طرف شناورند. آنها عمل عايق بندى حرارتى را به خوبى انجام مى دهند. در قسمت ساقه پر ، راكيس به يك لوله توخالى به نام كالاموس تبديل شده است. كه درون فوليكول پوست قرار گرفته است. ساختار dyck باعث ايجاد رنگهاى آبى و سبز در طوطى ها مى شود. كه اين ساختار بيشتر ناشى از يك پروتئين مناسب در خود پر است تا پيگمان ها ، كه قبلا به اثر تين دايل tyndall effect شناخته شده است.

 

پرها گاهى در زمان پر ريزى جاى خود را با پرهاى جديد عوض مى كنند و از همان قسمت قبلى پرهاى جديد رشد مى كنند. بعضى از پرندگان به طور مكرر پودرى از پرهاى خود توليد مى كنند ، كه به صورت ذرات ريز منظم در انتهاى ريشك ها ديده مى شوند. اين ذرات پودر مانند بر روى بدن پرنده پاشيده شده است و عمل ناتراوا سازى را در پرندگان باعث مى شود. بيشتر پرندگان آبزى اين پودر را توليد مى كنند.همچنين پرندگان باتلاقى براى رها يافتن از بوى بد از پراكنده كردن چربى بر روى پرهايشان استفاده مى كنند.

 

بريستل ها bristles سخت و خشن هستند ، پرهاى مخروطى به وسيله يك راكيس بزرگ اما با قلابهاى كم ايجاد شده اند ، rictatl bristles ، پرهاى اطراف چشم و منقار هستند. كه عمل آنها مانند تقويت قدرت بينايى و ارتعاشات در پستانداران است.

 

         

Feather

Feathers are one of the epidermal growths that form the distinctive outer covering, or plumage, on birds. They are the outstanding characteristic that distinguishes the Class Aves from all other living groups. Other Theropoda also had feathers (see Feathered dinosaurs).

Characteristics

Feathers are among the most complex structural organs found in vertebrates: integumentary appendages, formed by controlled proliferation of cells in the epidermis, or outer skin layer, that produce keratin proteins. The β-keratins in feathers, beaks and claws — and the claws, scales and shells of reptiles — are composed of protein strands hydrogen-bonded into β-pleated sheats, which are then further twisted and crosslinked by disulfide bridges into structures even tougher than the α-keratins of mammalian hair, horns and hoof.

Feathers insulate birds from water and cold temperatures. Individual feathers in the wings and tail play important roles in controlling flight. These have their own identity and are not just randomly distributed. Although feathers are light, a bird's plumage weighs two or three times more than its skeleton, since many bones are hollow and contain air sacks. Colour patterns serve as camouflage against predators for birds in their habitats, and by predators looking for a meal. As with fish, the top and bottom colors may be different to provide camouflage during flight. Striking differences in feather patterns and colours are part of the sexual dimorphism of many bird species and are particularly important in selection of mating pairs. The remarkable colors and feather sizes of some species have never been fully explained.

There are two basic types of feather: vaned feathers which cover the exterior of the body, and down feathers which are underneath the vaned feathers. The pennaceous feathers are vaned feathers. Also called contour feathers, pennaceous feathers are distributed over the whole body. Some of them are modified into remiges, the flight feathers of the wing, and rectrices, the flight feathers of the tail. A typical vaned feather features a main shaft, called the rachis. Fused to the rachis are a series of branches, or barbs; the barbs themselves are also branched and form the barbules. These barbules have minute hooks called barbicels for cross-attachment. Down feathers are fluffy because they lack barbicels, so the barbules float free of each other, allowing the down to trap much air and provide excellent thermal insulation. At the base of the feather, the rachis expands to form the hollow tubular calamus, or quill, which inserts into a follicle in the skin.

The Dyck texture is what causes the colours blue and green in most parrots. This is due to a texture effect in microscopic portions of the feather itself, rather than pigment, or the Tyndall effect as was previously believed.

A bird's feathers are replaced periodically during its life through molting, new feathers are formed through the same follicle from which the old ones were fledged.

Some birds have a supply of powder-down feathers which grow continuously, with small particles regularly breaking off from the ends of the barbules. These particles produce a powder that sifts through the feathers on the bird's body and acts as a waterproofing agent and a feather conditioner. Most waterbirds produce a large amount of powder down. Waterproofing can be lost by exposure to emulsifying agents due to human pollution. Feathers can become waterlogged and birds may sink. It is also very difficult to clean and rescue birds whose feathers have been fouled by oil spills.

Bristles are stiff, tapering feathers with a large rachis but few barbs. Rictal bristles are bristles found around the eyes and bill. They serve a similar purpose to eyelashes and vibrissae in mammals.

 

http://en.wikipedia.org/wiki/Main_Page



:: بازدید از این مطلب : 1539
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : قاسمی

 

 

سيستم خط جانبى

 

در ماهى ها ، خط جانبى يك اندام حسى است كه براى پى بردن به آب اطراف  استفاده مى شود ، و ممكن است جهت يابى جانبى هم ناميده شود . خط جانبى معمولا خط هاى دراز و بى وفقه قابل روئيتى پائين هر طرف ، در نزديك سر پوش آبششى تا بخش اصلى از دم است. گاهى قسمت هايى از اندام جانبى به گيرنده هاى حسى تغيير مى كنند ، اين اندام ها براى پى بردن به تكان هاى الكتريكى مورد استفاده قرار مى گيرند.

 

ممكن است در مهره دارانى شامل كوسه ها به خوبى براى پى بردن به ميدان مغناطيسى استفاده شود . در بيشتر لارو دوزيستان و بعضى از بالغين اين اندام جانبى وجود دارد.

 

گيرنده هايى كه در اين خط وجود دارند نوروماست خوانده مى شوند. هر كدام از گروهى سلول هاى مو دار (مژه دار) تشكيل شده اند ، اين موها كاپولاى ژله مانند بيرون آمده اى را احاطه كرده است ، كه معمولا 10/1 تا 5/1 mm طول دارند. نوروماست ها معمولا در پائين يك چاله يا شيار هستند و به اندازه كافى بلندى دارند كه ديده شوند.

 

Teleosts و elasmobranches معمولا داراى كانال هاى خط جانبى هستند ، نوروماست ها به طور مستقيم در معرض با محيط نيستند ، اما به وسيله وزنه هايى با بيرون در ارتباط هستند. بعلاوه ، ممكن است نوروماست ها منفردا در مكان هاى گوناگون سطح بدن به نظر برسند.

سلول هاى مژه دار در خط جانبى شبيه سلول هاى مودار جايگزين در گوش داخلى مهره داران است ، كه دلالت دارد بر اينكه خط جانبى و بخش گوش داخلى دارارى منشا مشتركى هستند.

 

توسعه سيستم خط جانبى وابسته به شيوه زندگى ماهى است. براى مثال در انواع شناگر فعال تعداد زيادى نوروماست در كانال ها توليد شده تا در سطح ، و خط بيشتر به سمت باله سينه اى متمايل ، و احتمالا براى كاهش صداى توليد شده به وسيله حركت باله است.

 

استفاده سيستم خط جانبى شامل جلوگيرى از برخورد ، جهت يابى مربوط به جريان آب ، و شكاركننده ها است. براى مثال blind cavefish داراى رديفى نوروماست بر روى سرشان هستند ، كه مى توانند براى پى بردن به محل غذا بدون استفاده از بينايى استفاده كنند. و killifish مى توانند موج هاى كوچك كه به وسيله حشرات بر روى سطح آب ايجاد مى شود را حس كنند.

بعضى از سخت پوستان و سفالوپودا هم اندامى شبيه اين دارند.

 

Lateral line

In fish, the lateral line is a sense organ used to detect movement in the surrounding water, making so-called "lateral echolocation" possible. Lateral lines are usually visible as faint lines running lengthwise down each side, from the vicinity of the gill covers to the base of the tail. Sometimes parts of the lateral organ are modified into electroreceptors, organs used to detect electrical impulses. It is possible that vertebrates such as sharks can use these organs to detect magnetic fields as well. Most amphibian larvae and some adults still have a lateral organ.

The receptors in the line, known as neuromasts, each consist of a group of hair cells, whose hairs are surrounded by a protruding jelly-like cupula, typically 1/10 to 1/5 mm long. The neuromasts are usually at the bottom of a pit or groove, which is large enough to be visible. Teleosts and elasmobranchs usually have lateral-line canals, in which the neuromasts are not directly exposed to the environment, but communicate with it via canal pores. Additional neuromasts may appear individually at various locations on the body surface.

The hair cells in the lateral line are similar to the hair cells inside the vertebrate inner ear, indicating that the lateral line and the inner ear share a common origin.

The development of the lateral-line system depends on the fish's mode of life. For instance, active swimming types tend to have more neuromasts in canals than on the surface, and the line will be further away from pectoral fins, presumably to reduce the "noise" generated by fin motion.

Uses of the lateral-line system include collision avoidance, orientation relative to water currents, and predation. For instance, blind cavefish have rows of neuromasts on their heads, which could be used precisely to locate food without the use of sight, and killifish can sense ripples caused by insects struggling on the surface of the water. Experiments with pollack have shown that the lateral line is also an key enabler for schooling behavior.

Some crustaceans and cephalopods have similar organs.

http://en.wikipedia.org/wiki/Main_Page



:: بازدید از این مطلب : 484
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : قاسمی

امروز به دیدن یه  دوست رفتم. البته قبلا باهاش قرار گذاشته بودم. قرار ما توی پارک ملت بود. جایی که خانم سامی ،  ۵ سال هست که هر روز صبح،  از حدود 20 گربه و 50 کلاغ پذیرایی می کند. قرار بود باهاش مصاحبه ای داشته باشیم. برای همین هم ساعت ۹ توی پارک ملت حضور داشتم. همراه من دو نفر از هنرمندان عزیز  هم حضور داشتند. غیر از خانم سامی، انتظار رسیدن دوستانمان از انجمن حمایت از حیوانات را هم می کشیدیم. این دوستان به منظور رسیدگی و معاینه گربه های پارک ملت و شروع فاز دوم عقیم سازی گربه های شهری قرار بود که به پارک بیاند. وقتی هم که رسیدند، وسایل و  دارو هاشون رو آماده کردند.اما برای گرفتن گربه ها لازم بود که خانم سامی هم باشند. تو همین گیرو دار بود که  تعدادی از گربه ها برانگیخته شدند. این هیجان به همراه صدای کلاغ ها،  نوید سر رسیدن خانم را میداد. خانم سامی مثل هر روز با کیسه ای توی راه بود. شادی را میتوونستیم توی رقص گربه ها ببینیم، در حالی که  به استقبال خانم می رفتند و دست نوازش خانم رو می طلبیدند. خانم رسید. و از دیدن اونهایی که درکش می کردند و مثل خودش حیوانات رو دوست داشتند خوشحال بود. اون همیشه گله می کرد از مردمی که گربه ها و سایر حیوانات رو آزار میدند. می نالید از این که یه گربه رو کور کرده بودند و یا با تفنگ ساچمه ای، پای  یکی از گربه هاش رو  زخمی کرده بودند. وقتی که رسید شروع کرد به غذا دادن به گربه ها و کلاغ ها کرد. فکر نکنید که اون غذای مونده و خراب براشون آورده بود.  نه. هر روز مرغ تازه باقی مانده از رستورانها و کالباس  براشون میاره. فرصت خوبی بود برای دوستان دامپزشک که آروم آروم گربه ها رو بیهوش کنند. بعد هم بهشون واکسن و آمپول های تقویتی می زدند. زخم چند تاشون رو مداوا کردند و ناخن هاشون رو گرفتند. برای کنترل تعداد گربه ها،  باید بعضی از  اونها رو به کمک داروی خوراکی عقیم می کردند.  

اما بیش از هر چیز درد دل های خانم بود که برای همه ما قشنگ بود، علاقه هاش، مهربونیش ، دنیاش و درد دلهاش. می گفت اگه با کسی حرفم بشه همه کلاغ ها صداشون در میاد. و وقتی میخوام برم،  گربه ها تا در پارک  دنبالم ميان. کلاغ ها حتی روی شونش می نشستند و گربه ها به ترتیب می رفتند تا نوازش بشند.

وقتی که دوستان دامپزشک مجبور بودند برای درمان، چهار تا از گربه ها رو با خودشون ببرند تا هفته دیگه بیارند، اشک رو توی چشمهاش دیدیم.

با دوستان انجمن هم کلی صحبت کردیم. آدرس وبلاگ چند تاشون رو میارم تا اگر خواستید سری به وبلاگ اونها هم بزنید. قول میدم که تا چند روز دیگه عکس هایی از ایشون و دوستان انجمن حمایت از حیوانات رو هم بذارم.

 این آدرس وبلاگ دامپزشک سفید هست.   http://studentspca.mihanblog.com

 این هم آدرس انجمن حمایت از گربه ها. http://persiancats.ir

 و این هم آدرس وبلاگ خانم فتوره چی که از علاقه مندان گربه های ایرانی است.

                                                    http://www.gorbeh-irani.persianblog.com

 

 



:: بازدید از این مطلب : 346
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : | نظرات ()